بسم الله الرحمن الرحیم
امروز : چهارشنبه, 13 تیر 1403

مقاله ها

نگاه کارگرمابانه نظام سلامت به دستیاران تخصصی پزشکی باید تغییر کند

نگاه کارگرمابانه نظام سلامت به دستیاران تخصصی پزشکی باید تغییر کند

معاون فنی‌ونظارت و سخنگوی سازمان نظام‌پزشکی جمهوری اسلامی ایران، گفت: نظام سلامت به رزیدنت به‌عنوان کارگر نگاه می‌کند، نگاه از بالا به پایین رزیدنت‌ها را آزار می‌دهد؛ این نگاه و رویکرد باید تغییر کند.

به گزارش روابط عمومی سازمان نظام پزشکی مشهد، دکتر رضا لاری پور همچنین بیان کرد: این نگاه کارگرمابانه را در شرایطی شاهدیم که اوضاع فرهنگی و اجتماعی در چند دهه اخیر عوض شده است و چنین نگاه‌های طبقاتی دیگر پذیرفته نیست. تاب‌آوری‌ها نیز در شرایط مختلف، متفاوت است. وقتی رزیدنت می‌بیند دوست، آشنا یا فامیلی با تحصیلات اندک و با سختی‌های بسیار کمتر در یک بنگاه معاملات املاک چندبرابر او درآمد دارد و به‌خاطر این درآمد جایگاه اجتماعی بهتری هم کسب کرده است، معلوم است که تاب نخواهد آورد. می‌خواهم این‌طور بگویم گاهی که همه‌ اجتماع در شرایط سخت و بغرنج به‌سر می‌برند، تاب‌آوری خواهی‌نخواهی بیشتر می‌شود، اما وقتی متوجه شویم که این شرایط سخت برای من ‌نوعی است، آن هم برای مسیر اشتباهی که انتخاب کرده‌ام، بدون شک تاب‌آوری کم می‌شود.

*بار سنگین درمان، روی دوش دستیاران تخصصی

وی در ادامه گفت: مسائل معیشتی در این رابطه اثرگذار است؛ وقتی می‌گوییم شاهد افزایش میزان خودکشی در میان دستیاران تخصصی پزشکی هستیم، حتما باید مسائل مرتبط با شغل دستیاری را درنظر بگیریم. نخست اینکه دوره رزیدنتی، یک دوره‌ بسیار سخت و پرکار است؛ سخت از این بابت که این دستیاران درعمل، وظیفه سنگین درمان و درمانگری را در مراکز درمانی آموزشی عهده‌دار هستند، درحالی‌که برای کسب مهارت‌های لازم به آموزش نیاز دارند و درحقیقت باید درحال کسب این آموزش‌ها باشند. این یعنی به دوش‌کشیدن مسئولیتی سنگین که خودبه‌خود استرس‌زاست و فشار روانی خاص خود را بر فرد تحمیل می‌کند. همان‌طور که اشاره کردم، این شرایط در حالی بروز می‌کند که آنچه از دوره رزیدنتی انتظار می‌رود، آموزشی‌بودن دوره است، نه درمانی بودن صرف! درحالی‌که این انتظار و تصور به‌طورکلی در دوره دستیاری عوض می‌شود. شیفت‌های سنگین هم که دیگر شاهکار نظام سلامت در حوزه تربیت دستیاران تخصصی است؛ شیفت‌های سنگینی که در شغل‌های حساس درمانی، اصلا عاقلانه نیست. یک دستیار تخصصی گاه حتی فرصت حضور در بستر خانه و خانواده را ندارد؛ یا درحال گذراندن شیفت است یا پس از شیفت‌های سنگین خوابیده است. گاهی این دستیاران برای از دست‌ندادن زمان در مسیر رفت‌وآمد به منزل، ترجیح می‌دهند زمان استراحت را در همان مرکز درمانی بگذرانند؛ این یعنی فرد جز کار و تحصیل، فرصت ندارد به موضوع دیگری فکر کند.

یک پدیده چند وجهی

وی خودکشی میان رزیدنت‌ها را یک پدیده چندبعدی و چندعاملی خواند و افزود:: البته این پدیده فقط در بین جامعه پزشکی آن‌هم در بین رزیدنت‌ها شایع نیست و به‌طور معمول در سایر حرفه‌ها، صنف‌ها و شغل‌ها هم وجود دارد، اما نکته‌ای هست و آن اینکه چه در کشورهای خارجی، چه در ایران، میزان یا تعداد خودکشی در جوامع تحصیل‌کرده بیشتر است. اصولا احتمال بروز افسردگی درمیان افراد باهوش و با تحصیلات عالی بیشتر است. علت‌های مختلفی هم برای این تفاوت وجود دارد. یکی از علت‌های ساده این است که این افراد توقع‌ بیشتری از زندگی دارند، نگاه متفاوت‌تری به دنیا دارند و اگر شایسته‌سالاری حاکم نباشد، این افراد باتوجه‌به درکی که دارند، کمتر تحمل خواهند کرد و وقتی از افراد در جای درست استفاده نشود و میزان توانایی‌هایشان درنظر گرفته نشود، به‌طورطبیعی، عامل نارضایتی آن‌ها را فراهم خواهد کرد.

دکتر لاری پور با اشاره به آینده‌ نه‌چندان روشنی که در انتظار دستیاران تخصصی پزشکی است، بیان کرد: شرایط رزیدنت‌ها را ازنظر کاری و تحصیلی گفتیم. حال تصور کنیم که این دستیار تخصصی همه‌ این مسائل و مشکلات را تحمل می‌کند، به امید و آرزوی قدم‌گذاشتن در دنیای پزشکان متخصص که سرآمد این متخصصان نیز استادانی هستند که رزیدنت‌های ما هر روز با آن‌ها در ارتباطند. وقتی رزیدنت می‌بیند استادش که در زمره بهترین متخصصان رشته‌اش به‌حساب می‌آید، نه درآمد مناسب دارد و نه شأن و کرامت گذشته را، بدیهی است که آشفته شود. بدیهی است که نخواهد این شرایط سخت را تحمل کند. بدیهی است که ازنظر روحی به‌هم بریزد.

پدیده واگیردار

وی خودکشی را یک پدیده واگیردار خوانده و گفت: واگیرداری خودکشی این‌طور رقم می‌خورد که وقتی خبر خودکشی فردی منتشر و مطرح می‌شود، افراد دیگری هم احساس می‌کنند که می‌توانند به این راه فکر کنند و مقداری هم انتشار این خبرها قبح‌شکنی به‌دنبال دارد. درنتیجه، ما گاهی می‌بینیم که چندین خودکشی در یک جامعه صنفی مثل رزیدنت‌ها پشت‌سرهم روی می‌دهد، بنابراین فکر می‌کنم پرداختن به خودکشی در فضای رسانه‌ای، خیلی هم درست نیست و خیلی هم ضرورت ندارد؛ نه به‌خاطر اینکه نباید ریشه‌یابی شود و مسائل حل شود، از این بابت که فقط برای داغ‌کردن صفحه‌های خبری بدون اثربخشی لازم در زمینه ریشه‌یابی و حل مشکل، پسندیده نیست که به موضوع بپردازیم. وی با اشاره به اینکه این ‌روزها بسیاری از افراد توجیه می‌کنند و می‌گویند کار رزیدنتی از روزگار گذشته سخت بوده گفت: اما اتفاق مهم‌تری وجود دارد و آن، این است که دیگر دورانی که رزیدنت با خودش می‌گفت این چهارپنج‌ سال سخت را می‌گذرانم و بعد به جایگاهی که برایش این همه تلاش کردم می‌رسم، گذشته است. متاسفانه در این‌ سال‌ها آن جایگاهی که باید به‌خاطرش سال‌های سخت را گذراند، وجود ندارد. تورم، حقوق رزیدنتی را بلعیده و از آن چیزی باقی نمانده است و آینده هم برای او روشن نیست. استادانی که نقش رل مدل یا الگو را داشتند، خودشان از شرایط خود ابراز نارضایتی می‌کنند، درحالی‌که در ۳۰سال گذشته کمتر پیش می‌آمد استادان ما ابراز نارضایتی کنند. به‌هرحال، معیشت، نقش موثر و مهمی در بروز این پدیده به‌عهده دارد.

*متناسب نبودن میزان تلاش و پاداش

وی افزود: موضوع بعدی که در شکل‌گیری پدیده خودکشی اثرگذار است، تناسب و توازن نداشتن میان میزان تلاش فرد و پاداش اوست. وقتی یک فرد می‌تواند با تلاش کمتر و در زمان کوتاهی که برای تحصیل صرف می‌کند، از مسیرهای دیگر به جایگاه‌هایی برسد که در مسیر سخت تحصیل در پزشکی حرفه‌ای و بعد رزیدنتی هم نمی‌توان به آن رسید، چرا باید مسیر سخت را انتخاب کند تا به همان جایگاه یا پایین‌ترش دست پیدا کند؟ این مسائل باعث ایجاد نارضایتی می‌شود و نارضایتی هم به‌طورطبیعی در کجا بروز و ظهور پیدا می‌کند، در جسم و ذهن و زبان آدمی که از همه ضعیف‌تر است و دردسر از کجا شروع می‌شود؟ آنجا که فشار روانی به این فرد وارد شده است که موجب می‌شود او از همه طرف احساس ناامیدی کند و درپی ناامیدی، مشکلات عمیق‌تری به‌وجود می‌آید.

*از منظر هزینه و منفعت

معاون فنی و نظارت نظام‌پزشکی کشور در پاسخ به سوالی درباره اهمیت خودکشی دستیاران تخصصی پزشکی در مقایسه با سایر افراد جامعه گفت: خودکشی همه قشرها مهم است. وجود هر فرد انسانی برای خودش دارای کرامت است. این شیوه انتخاب برای مرگ، با جایگاه و کرامت انسانی سازگاری ندارد، بنابراین از این ‌منظر فرقی نمی‌کند فردی که خودکشی را انتخاب می‌کند، در چه مرتبه و رتبه اجتماعی قرار دارد، اما ازنظر هزینه و منفعت که بخواهیم نگاه کنیم، باید برای جلوگیری از بروز و ظهور و افزایش میزان خودکشی درمیان رزیدنت‌ها سریع‌تر اقدام‌ کرد. برای رسیدن یک فرد به جایگاه رزیدنتی، کشور چه میزان هزینه می‌کند؟ گفته می‌شود برای تربیت هر پزشک عمومی، سالیانه تا یک‌میلیارد تومان هزینه آموزشی صرف می شود. آیا این سرمایه انسانی باید به ‌این ‌سادگی از دست برود؟ علاوه‌بر اینکه نگاه جامعه به گروه پزشکی، نگاه به یک گروه مرجع است. خودکشی یک معتاد در سن زیاد چقدر اذهان عمومی را درگیر خواهد کرد و خودکشی یک جوان در جایگاه دستیار تخصصی پزشکی، چقدر انعکاس اجتماعی خواهد داشت.

 

کليه حقوق مادي و معنوي مطالب مندرج، براي سازمان نظام پزشکی خراسان رضوی محفوظ مي باشد.

طراحي و اجرا توسط سروش مهر رضوان